معنی هم چگال، چگالیده، تغلیظ شده، منقبض شده، خلاصه شده, معنی هم چگال، چگالیده، تغلیظ شده، منقبض شده، خلاصه شده, معنی ik ];اg، ];اgdbi، تygd' abi، kjrfq abi، ogاwi abi, معنی اصطلاح هم چگال، چگالیده، تغلیظ شده، منقبض شده، خلاصه شده, معادل هم چگال، چگالیده، تغلیظ شده، منقبض شده، خلاصه شده, هم چگال، چگالیده، تغلیظ شده، منقبض شده، خلاصه شده چی میشه؟, هم چگال، چگالیده، تغلیظ شده، منقبض شده، خلاصه شده یعنی چی؟, هم چگال، چگالیده، تغلیظ شده، منقبض شده، خلاصه شده synonym, هم چگال، چگالیده، تغلیظ شده، منقبض شده، خلاصه شده definition,